یه بزرگی می گفت امروز تولد اسلام است.
دست خدا قرآن را به سینه بینهایت پیامبر هدیه کرده.
و این نه برای پیامبر است. برای ما کور و شل هاست که هدایت شویم.
می گفت امروز خدا به پیامبرش بزرگترین هدیه کائنات را هدیه کرده.
پس چرا به ما هدیه ای هر چند کوچک نده؟!!!!!
می گفت ازش بخواهید حتما بهتون عیدی می ده........
و من هر چی فکر کردم حاجتی در خور بزرگی و رحمت و فضلش پیدا نکردم.....
و اون خودش به من عیدی داد.
عیدی در خور بزرگی و مهربونی و عفو خودش.
و خیلی فراتر از کوچکی و حقیری من...
ومن با این عیدی تا روزها شادم.......
عید شما مبارک.....
سلام
وبلاگ خیلی قشنگی دارید
صدای سکوت تازه اومده تو بلاگ اسکای.
پس بزارید این صدا همیشه پابرجا بمونه. به کمک شما نیاز دارم.
ممنون که بهم سر زدید.
امیدوارم همه صدای سکوت رو بشنوند.
ضمنا میکروفون گذاشتم که صدام اینقدر بلنده
بهم سر بزن
فعلا تا صدایی دیگر خداحافظ
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زیمن
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به حز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟
من درد ها کشیدم ام از درازنای این شب بلند
با این همه
جهان و هرچه در اوست
به کام کلمه ی باز بی چراغی چون من است
من چکیده ی نور و
عطر عیش و
آواز ملائکم
وطنم همین هوای نوشتن از شرحه ی نی است
همین است که این سکوت بی باده
بر بادم داده است
ورنه علفزار اردی بهشت را
کی بی وزیدن از سرمست بابونه دیده اید
ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید
ای می فروشان شهر را انگور مهمانی کنید
معشوق من بگشوده دذ روی گدای خانه اش
تا سرکشم من جرعه ای از ساغر و پیمانه اش
رقص است و بزم است و طرب مطرب نوایی ساز کن
در مقدم او بهترین تصنیف را آواز کن
با سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه دلم براتون یه ذره شده
مواظب خودتون باشین
دوستتون دارم
مسافر
________________________________________
دچاریعنی عاشق.وفکرکن که چه تنهاست اگرکه ماهی کوچک، دچارآبی دریای بیکران باشد.
چه فکرنازک غمناکی!...
نه، وصل ممکن نیست، همیشه فاصله ای هست....
وعشق صدای فاصله هاست.
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند.
نه،
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزندوبا شنیدن یک هیچ می شوند کدر.
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق دردست تردثانیه هاست.